bato-adv
کد خبر: ۳۱۴۱۱۲
مهرداد ابوطالبی

کوروش کبیر و انتخابات ما زمینی‌ها

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۸ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶
مهرداد ابوطالبی؛ "اهورا مزدا این سرزمین به من داد". پدر ایران زمین، کوروش بزرگ آنگاه که به دلاوری و جنگاوری شاه شاهان ایران شد، روی به مردمان ایران زمین کرد و این چنین گفت: "اهورا مزدا این سرزمین به من داد". و سال‌ها بعد خلف صالحش داریوش بزرگ آنگونه که در سنگ نگاره‌های بیستون برای تاریخ نگاشته است، یاغیان و شورشیان و نافرمانان را از گوش و دماغ به ریسمان و زنجیر کشید و حجاران را گفت: بر کتیبه‌ها بنویسند: " بدین جهت من شاهم که خاندانم از شاهان بودند، به خواست اهورا مزدا من شاه هستم. اهورا مزدا این شاهی بمن داد"

فره ایزدی یا فره شاهی، نشان نظرکردگی است. هر کس فره ایزدی داشته باشد به این معناست که یزدان اورا برای شاهی برگزیده است و تکلیف نموده که بر این جایگاه جلوس کند. از کوروش و داریوش گرفته تا انوشیروان و خسروپرویز و شاه اسماعیل صفوی و حتی همین آغا محمد خان قاجار و ناصرالدین شاه. گرچه برای رسیدن به شاهی جهد و تلاش فراوان کردند و و گوش و دماغ‌ها ریسمان بستند و مناره‌ها از سر‌ها در کرمان بنا کردند، اما هنگامی که شاهد تخت شاهی را در آغوش کشیدند روی به مردمان کردند و گفتند خدا من را برای شما فرستاد و این تاج و تخت از فره ایزدیست و شاه، سایهء خداست و همانطور که فردوسی طوسی فرموده است: " چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه"

بله مردم عزیز ایران، تمام آن شاهانی که سخنشان رفت با شمشیر تاختند و حاکم جان و مال و ناموس مان شدند و در نهایت گفتند: شما کاره‌ای نیستید، شاه سایه خداست؛ و عجیب‌تر از قتل و غارتی که ترجیع بند هر صفحه از تاریخ شاهان این کشور است، کمتر فردی ازین به اصطلاح صاحبان فره ایزدی را میتوان یافت که در همان تاریخ‌های شرح فتوحاتشان به شرابخواری و لواط کاری و فساد و زنبارگی شهره مشغول نبوده باشند.

سال‌ها گذشت و قرار نبود که در برهمان پاشنه بچرخد، دودمان آنانی که میگفتند این شاهی را از فره ایزدی شان دارند تا آنانی که خواب پهلوی بودن میدیدند و شعار "خدا، شاه، میهن" سرمیدادند فروریخته بود، اما هنوز هم کسانی نام "سودای قدرت" را "احساس تکلیف" گذاشتند و هرچه میکروفون و بلندگو در این مملکت بود قصه نظرکردگی اش را میگفت و کار بجایی رسید که مریدی از مریدانش گفت: اگر بنا بود پیغمبر جدیدی بیاید براستی که همو بود؛ و برخی گفته‌اند در اخر امر چنان مشتبه شد صندلی خالی در جلسات هیئت دولت میگذاشتند و یک ظرف غذای اضافه در سر سفره هاشان و جای سیاست و تدبیر در امور را رمالی گرفت.

نقل است هنگامی که محمود افغان و سپاه پا برهنه اش به اصفهان تاختند تا دم در کاخ شاهی پیش رفتند و به شاه قدر قدرت و قوی شوکت صفوی، شاه سلطان حسین پیام دادند که تسلیم شود. شاه به فالگیران گفت: ببینند صلاح کار در چیست. استخاره کردند. بد آمد.

شاه که نیتش در تفال مقاومت بود کاخ و شهر را تسلیم مهاجمان پا برهنه کرد و غارت و تاراج و جنایتی بر اصفهان رفت به همان بدی که در فال فالگیران امده بود.

شاید از قیاس‌ها و مثل‌های من رنجیده باشد، شاید برای شما هم کوروش یعنی نقشه ایران باستان که اگر بخواهی دور مرزهایش را با مداد روی نقشه خط بکشی مجبوری میانه را مدادت را روباره بتراشی. شاهان ساسانی را با به خاک مالیدن دماغ رومیان بشناسی و صفویان را با کاشی کاری‌های مسجد شیخ لطف الله.

اما برای من تمام آنان شاهان و رئیسانی زمینی اند که نام شهوت قدرتشان را فره ایزدی و نظر کردگی از غیب گذاشتند. بر زندگی من حکم راندند و هرگاه خواستم از چرایی اش بپرسم گفتند: اهورا مزدا این سرزمین به من داد و اگر از چگونگی اش پرسیدم گفتند: چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه.

یک نفر بیاید بگوید‌ ای شیفتگان خدمت شمارا به همان خدا و یزانی که میپرستید و میپرستیم این "احساس تکلیف" را بس کنید. بیایید بگویید میخواهم رئیستان بشوم؛ و اگر از شما پرسیدیم چرا نگویید، چون فره ایزدی دارم یا ... بگویید مثلا، چون میخواهم نرخ تورمتان را یک درصد کمتر کنم و این کار را از بقیه شیفتگان خدمت بهتر بلدم یا مثلا بگویید میخواهم کمی پولدارتر تان کنم و اگر پرسیدیم چگونه نگویید فالگیری و جنگیری و رمالی بلدم با ایاذ بالله پول متبرک امام غایب را هر ماه به حسابتان میریزم. بلکه برای مثال بگویید شاخص GDP را بالا میبرم و شاخص فلاکت را پایین میاورم. یا اصلا بگویید هواپیما و واگن قطار نو میخرم یا مثلا من کارت را ارزان‌تر میکنم. کمی از آسمان‌ها فاصله بگیرید و به زمین کنار ما مردم بیایید. با زبان ما زمینی‌ها کمی از نرخ تورم و میزان اشتغال و نرخ بهره بانکی و شاخص آزادی بیان و حق شهروندی صادقانه حرف بزنید. کمی منصفانه‌تر اختلاس کنید. باور کنید همه با هم آسمانی‌تر میشویم. همین.

در کتیبه داریوش آمده است: "اهورا مزدا این سرزمین را از دروغ، خشکسالی و جنگ محفوظ بدارد."
مجله خواندنی ها
مجله فرارو