bato-adv
کد خبر: ۵۸۸۱۹۴
زیدآبادی پس از سال‌ها زندان و تبعید و تهدید به فحاشان دموکراسی‌خواه رسید

چرا «زیدآبادی‌ها» مهم‌اند و باید بمانند؟

چرا «زیدآبادی‌ها» مهم‌اند و باید بمانند؟
تداوم نقش‌آفرینی و عدم کناره‌گیری زیدآبادی و زیدآبادی‌ها یک الزام است. الزام از این حیث، که بودن و ماندن آن‌ها در صحنه، کورسو‌های امید به آینده را روشن نگه خواهد داشت. آن‌ها باور عمیقی به تغییر و گذار به وضعیت بهتر دارند، اما از مسیر مشروع، معقول و قانونی، نه خشونت و افراط‌گرایی. وجودشان نماد حضور نیرو‌های میانجی میان جامعه و سیاست است و حذف‌شان معادل از میان رفتن صدای عقلانیت میان مردم و نهاد‌های رسمی؛ بنابراین باید نهاد‌های رسمی و البته بخش‌های از جامعه با رفتار‌های رادیکال و نامعمول، یاد بگیرند با «زیدآ‌بادی‌ها» تعامل کنند، تا صدا و فضای گفتگو و تعامل در کشور زنده نگه داشته شود.
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۳ - ۰۲ آذر ۱۴۰۱

فرارو- نقل شده دو زنِ مدعیِ مادری یک کودک نزد امام علی (ع) می‌روند. هر دو می‌گویند: «این کودک فرزند من است.»، اما واقعیت این بود که یکی واقعا مادر کودک بود و دیگری، یک مدعی دروغین که کودک خود را از دست داده بود. امام علی (ع)، به همراهش می‌گوید: «شمشیرم را بیاور و کودک را بر زمین گذاشت و فرمودند، حالا که این این‌طور است با شمشیرم این کودک را نصف می‌کنم؛ نصف برای یکی و نصف برای دیگری.» با بالا بردن شمشیر یکی از زن‌ها گریه‌کنان گفت: «نه، نمی‌خواهم. کودکم را به او بدهید!» اینجا بود که امام علی (ع) پی بردند که مادر واقعی کودک آن یکی است که برای زنده ماندن کودک‌اش حاضر شد، از فرزندش دست بکشد.

این داستان را نقل کردیم تا از درون آن حکایت خداحافظی احمد زیدآبادی، فعال سیاسی، تحلیل‌گر و روزنامه‌نگار نام آشنای کشور از صحنه سیاست را بازخوانی کنیم. اخیرا زیدآبادی پس از نوشتن نامه‌ای به حامد اسماعیلیون و توصیه به او برای عدم ورود به صحنه سیاست، با فحاشی‌های گسترده، تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی از سوی کسانی مواجه می‌شود که خود را دایه مهربان‌تر ملت و کشور ایران می‌دانند. 

و اما جملات خداحافظی زیدآبادی، چقدر شبیه داستان همان دو مادری است که نزد امام علی (ع) رفتند و حکایت‌شان نقل شد. زیدآبادی نوشته، «از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند... این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام... با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر می‌کنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمی‌آید.»

تقابل دادسرا و فحاشان دموکراسی خواه

زیدآبادی فعال سیاسی است که چم‌وخم‌های سیاست در این کشور را به خوبی می‌شناسد. ناهمواری‌های سیاست‌ورزی در این جامعه را با سال‌ها زندان، تبعید و احضار به دادسرا تجربه کرده و می‌داند درچه میدانی کنش‌ورزی می‌کند. او سال‌ها عمر خود را برای مطالعه و پژوهش آکادمیک صرف کرده و سال‌ها استرس کف تحریریه و قلم ورزی در مطبوعات را با تمام محدودیت‌هایش تجریه کرده است. اما حالا پرسش این است که چرا شخصی با این کارنامه پرمحنت و پرتکرار از رجوع به دادسرا، به نقطه خداحافظی می‌رسد؟

یادداشت تلگرامی زیدآبادی با عنوان «برسد به دست حامد اسماعیلیون»، نه نکته محیرالعقولی دارد و نه چیزی فراتر از یک بیان عقیده «ساده». زیدآبادی فارغ از توصیه به عدم ورود به سیاست از روی خشم و انتقام از حامد اسماعیلیون چیزی نگفته بود، اما آن‌چه نثارش شد، فحاشی‌های گسترده بود و تهدید به قتل و تجاوز جنسی!

آن‌هم از سوی کسانی که صدای دموکراسی‌خواهی و آمیخته‌شدن‌شان با فرهنگی تکثرگرای غرب گوش عالم را کر کرده است. در این تردیدی نیست که بخشی از افراد معترض به وضع موجود بر حق هستند، ولی منطق آن‌هایی که کنش‌ورزی هم‌چون زیدآبادی را که بیش از هر شخص دیگری برای اصلاح، آینده و توسعه کشور هزینه داده را به قتل و تجاوز تهدید می‌کنند، قابل درک نیست.

اکنون مساله این است که شخصی مورد هتاکی قرار گرفته که تک تک لحظات زندگی‌اش را با احضار به دادسرا، زندان، تبعید و ممنوعیت از نوشتن و فعالیت‌سیاسی سپری کرده است. کسی که بیش از همه هزینه داده و حداقلی‌ترین استفاده مالی و سیاسی را برای خود نبرده و نخواسته، اما حالا مدعیان خودخوانده دموکراسی و آزادی‌خواهی او را آماج حملات خود قرار داده‌اند.

اگر دقیق به موضوع نگریسته شود، اکثریت قاطع افرادی که زیدآبادی را با آن کارنامه پر از تحمل رنج و مشقت سیاسی‌اش مورد حمله قرار می‌دهند، شاید بزرگ‌ترین کنش سیاسی‌شان چند توئیت یا چند کامنت سیاسی (البته شاید فحش و ناسزاگویی) بوده باشد. قابل نقد بودن دیدگاه زیدآبادی و توصیه‌هایش به حامد اسماعیلیون امری پذیرفته شده است، اما تهدید یه قتل و تجاوز در هیچ لایه‌ای از دموکراسی و عقلانیت جای نمی‌گیرد.

جریانی که هنوز قدرت را در دست ندارد، در خارج از مرزها، فعال سیاسی‌ای همچون احمد زیدآبادی را به کشتن و تجاوز جنسی تهدید می‌کند، اگر دست‌اش به قدرت برسد چه‌ها که نخواهد کرد! آن‌هایی که آزادی در بیان چند توصیه ساده را بر نمی‌تابند؛ اگر قدرت نظامی در اختیار داشته باشند، مخالفان دیدگاهشان را به چه مسلخ‌گاهی خواهند کشید، ناپیداست.

زیدآبادی و زیدآبادی‌ها قربانی خوانش یکجانبه‌گرایانه و وحدت‌خواهانه یک جامعه دو قطبی شده‌اند که تنها یک فرد را در قالب ارائه خوانش افراط‌گرایانه موردنظر خود، می‌پذیرند. فضای تعامل و گفتگو در این پارادوکس رفتاری دو جناحی عقیم است و آزادی بیان را به سرابی دور از دسترس تبدیل کرده است.

زیدآبادی حتی انتقاد نکرده و تنها در یک اظهارنظر شخصی چند توصیه برای دوری‌گزینی از ورود کینه و خشونت به عرصه سیاسی را مطرح کرده که از حذف فیزیکی‌اش سخن به میان آورده‌اند؛ وای به حال روزی که کسی به آن‌ها بگوید بالای چشمتان ابرو است. زیدآبادی قربانی دو تک صدایی شده که تنها قاعده بازی مورد پذیرش را سخن گفتن در چارچوب گفتمان خود می‌دانند، اما شاید همین امر مهم‌ترین عامل برای بازنگری او از تصمیم کناره‌گیری‌اش باشد.

چرا زیدآبادی‌ها مهم هستند و باید در عرصه باقی بمانند؟

احمد زیدآبادی و زیدآبادی‌ها حضور و ماندشان در صحنه سیاست، رسانه و مطبوعات کشور، هم ضروری است و هم یک الزام. تداوم حضورشان ضروریست به چهار دلیل: اول این‌که از رادیکال شدن فضای سیاسی کشور و گرایش به سوی افراط‌گرایی بیش از آن‌چه که امروز به وجود آمده، ممانعت شود. دوم این که تنها تداوم حضور و نقش‌آفرینی زیدآبادی‌ها در فضای سیاسی کشور است که می‌تواند از دو قطبی شدن فزآینده فضای سیاسی کشور ممانعت به عمل بیاورد.

سوم این که اگر فضای سیاسی کشور از وجود زیدآبادی‌ها محروم شود، نیرو‌های طرفدار تک صدایی به جریان غالب تبدیل خواهند شد. نیرو‌هایی که تنها و تنها هویت، افکار، منش و مطالبات خود را به رسمیت می‌شناسند. چنین امری در نهایت موجب تضعیف هر چه بیشتر جامعه مدنی ایرانی خواهد شد.

در سطح چهارم نیز تداوم وجود و کنش‌ورزی زیدآبادی‌ها، مترادف با تداوم حیات عقلانیت سیاسی در کشور خواهد بود. به معنای ساده‌تر، در غیاب زیدآبادی‌ها جریان‌هایی که هر رخدادی را در چارچوب نفی طرف مقابل، توسل به خشونت و گوش ندادن به صدای متفاوت، تحلیل و تفسیر می‌کنند، قدرتمندتر خواهند شد. در سوی مقابل نیز، جریانی که همه چیز را بر مبنای سیاه و سفید نمی‌بیند، خاکستری دیدن را عقلانی و منطقی می‌پندارد، در انزوا قرار خواهد گرفت.

در طرف دیگر ماجرا، تداوم نقش‌آفرینی و عدم کناره‌گیری زیدآبادی و زیدآبادی‌ها یک الزام است. الزام از این حیث، که بودن و ماندن آن‌ها در صحنه، کورسو‌های امید به آینده را روشن نگه خواهد داشت. احمد زید آبادی و زیدآبادی‌ها، «ایران» را همچون عزیزی می‌دانند که صلح، ثبات، آرامش و حفظ یک‌پارچگی سرزمینی و انسجام‌اش مقدم بر هر امر دیگری است. جنگ، خشونت، تفرقه و بحران در سطوح مختلف، هیچ‌گاه خواسته‌شان نیست. ایران آبادتر و قوی‌تر، قله آمال‌شان است. زیدآبادی‌ها قدرت و ثروت را برای خود نخواسته و خیر عمومی را بر خیر فردی ارجحیت می‌دهند. آن‌ها باور عمیقی به تغییر و گذار به وضعیت بهتر دارند، اما از مسیر مشروع، معقول و قانونی نه خشونت و افراط‌گرایی. وجودشان نماد حضور نیرو‌های میانجی میان جامعه و سیاست است و حذف‌شان معادل از میان رفتن صدای عقلانیت میان مردم و نهاد‌های رسمی.

و اما کلام آخر، این‌که باید نهاد‌های رسمی و البته بخش‌های از جامعه با رفتار‌های رادیکال و نامعمول، یاد بگیرند با «زیدآ‌بادی‌ها» تعامل کنند، تا صدا و فضای گفتگو و تعامل در کشور زنده نگه داشته شود. خواست و عقیده زیدآبادی به عنوان یک انسان مستقل محترم است، اما‌ای کاش آن‌چنان که او نوشته، تصمیم‌اش برگشت‌ناپذیر نباشد؛ چرا که ماندن زیدآبادی‌ها در این میدان سیاست آشفته نه تنها یک ضرورت و الزام است، بلکه زمینه‌ایست برای وارد نشدن در دومینوی خداحافظی طرفداران عقلانیت و گفتگو.

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۴
چون معدود افرادی هستند که انسانیت و عقلانیت را در جامعه سر پا نگهداشتند !
رامین
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۴
ملت ایران چوب حماقتش را می خورد و به جای عاقل شدن احمقتر می شود
ناشناس
Spain
۲۲:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
این خداحافظی ها را دستگاه جاده صاف کنی میدونه از ترس خداحافظی کرده مثل مهدی نصیری که اونم دو هفته قبل بعد از انتقادات تند و احضار گفت که از سیاست خداحافظی میکنم و نوشته جات غیر سیاسی خود را دارم یه نوع گیر نیفتادن است طرف حرف تندش میزنه و بعد میگه من خداحافظی کردم از سیاست
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
زیدآبادی آدم منطقی و شفافی بود و البته محتاط ولی این آخریا خیلی خراب کرد ؛ اصلا ازش انتظار همچین دفاعیات و وسط بازی هایی رو نداشتم
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
اتفاقا امثال زیدآبادی مهم نیستند،به همان دلیل که بازرگان و امثال بازرگان مهم نبودند و نماندند!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۹
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
مطلب رو نخوندم زید آبادی و باقی روزنامنگارهای اصلاح طلب عمرشون تموم شده و بدرد جامعه نمیخورند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
شما که رفتارتون نماد عصر بدوی هست می تونید جامعه را اداره کنید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
لات و اراذل تو خیابان که خسارت به شهر و افراد وارد میکنند حتما باید دوره شان شروع بشود و این یعنی همان آزادی.
مجید
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۴
همین زیدآبادی از صدتا کریمی بیشتر می ارزه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
جانا سخن از زبان ما می گویی
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
کی هست؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
ایشون رو میشناسم ولی تو رو نه
یک شهروند
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
تو کی هستی؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
تو که ایشون رو نمیشناسی اصلا از کدوم سیاست تو ایران صحبت میکنی؟!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
ماهیت افرادی که در غرب نشستن و شعارآزادی می دهند در این اتفاقات دوماه اخیر هویدا شد که آزادی حرف و شعاری بیش نیست و غیر از خود کسی را برنمی تابند
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۷:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
تازه عین خودتون شدند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
از کجا کار خودتون نبوده؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
اصلا هم مهم نیستن و نباید بمانند....مردم خودشون آگاه شدن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
چون اینه جامعه هستند نمی شود یک خانه بدون اینه باشد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
دیگه هیچ چی مهم نیست
خواننده
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
عالی
حشمت
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
به خاطر اینکه سوپاپ اطمینانن و هروقت لازم بود ازشون استفاده می کنیم و هر وفت لازم شد خفشون می کنیم و اونها هم ثابت کرده اند که بی عرضه تر از این حرفها هستند که اعتراضی بکنند و همه دچار سندرم استکهلم هستند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
همینکه نود درصد اخبار منحرف شده به شخص، یعنی خبری اون پشته
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
هیچ کس مهم نیست مهم اونایی هستند که از ما بهترون هستند بانک یک کارت عوض می کند ۵۳ هزار تومان می گیرد اما مدتها پول در حساب است ۲ ریال به عنوان سود می دهد و ما چسبیده ایم به جای دیگر کی برود کی بماند من باشم ا نباشد ووو
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
فرارو
اگر باید بمانند، به رفیقهای کنار مردمت بگو اینقدر اذیت نکنن این قشر رو
علیرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
اگر ایشان کامنتها را میخوانند خواهش میکنم که بخاطر همون آرمانهای بلند، متعالی و انسانی خودت و امثال من دوباره بنویس و بیا به عرصه سیاسی .
جناب آقای زید آبادی :شما عین همان بذری هستید که دوره سرما و زمستان را پشت سر گذاشتی ، نباید باکی از ناملایمات داشته باشی،
از طرف یک معلم دانشگاه
ناشناس
United States of America
۲۳:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
موافقم. یه عده سازمان یافته دارن کسانی که عقل پیشه می کنند رو "وسط باز" یا سوپاپ اطمینان خطاب می کنند و بعد فحش های ناموسی میدن برای حذف عقلاتیت و بسته شدن گفتگو. به امید خدا موفق نخواهند شد. تغییر مثل افتادن قطرات بر رو سنگه. با وخشیگری و خشونت هیچ کار مثبتی انجام نمی شه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
زیدآبادی الان متوجه شده فحش بد است. وقتی در شریف فحش می دادند نا احت نمی شد
ناشناس
Turkey
۱۶:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
سوپاپ نظام هستند
بابی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
اینجور آدم ها همانند یک شیر اطمینان عمل می کنند و صرفا" کارشان جلو گیری از فروپاشی نظام است.
ازاده
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
کاش همه برای عزت و آبادی ایران از خودشون مایه بذارن
زهرا
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
چرا ادمهای ولنگار و بی نزاکت و خشن روزنامه و سایت و تریبون دارند ولی آدمهای ساده لوح ندارند
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
درود بر جناب زید ابادی
خشم و کینه هواداران اسماعیلیون نشان میدهد که این سیاستمدار محترم و وطن پرست و سرد و گرم چشیده دقیقا به هدف زده!
امین میرزائی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
یه کلمه نوشتم فحش اختراعِ افلاطونه که مردم همدیگه رو نکُشن به جاش به هم فحش بدن ... خیال کرد به جای گفتنِ قربونت برم فحش دادم ... سانسور کرد !!!!!!!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
فحش از نظر آقای زیدآبادی باد هوا بود،پس چی شد آقای سیاست مدار!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
United States of America
۲۳:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
یه عده سازمان یافته دارن کسانی که عقل پیشه می کنند رو "وسط باز" یا سوپاپ اطمینان خطاب می کنند و بعد فحش های ناموسی میدن برای حذف عقلاتیت و بسته شدن گفتگو. به امید خدا موفق نخواهند شد. تغییر مثل افتادن قطرات بر رو سنگه. با وحشیگری و خشونت و تجزیه طلبی هیچ کار مثبتی انجام نمی شه. جالبه که این گروه خودشون افراطی هستن ولی طرف مقابل رو افراطی خطاب می کنند. دست پرورده های رسانه سعودی اینترنشنال کمر به نابودی ایران بسته اند اما ما به قول شما، ما وسط بازها تا آخرین قطره خونمون همین وسط خواهیم ایستاد. ما وسط ایستادن رو به مثابه راه رفتن بر روی طناب بر روی دره عمیق تباهی می دونیم . ما به سرمنزل مقصود می رسیم شما غیر وسط بازها به دره خواهید افتاد ، البته از دو طرف.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
امروز زیدآبادی ها و ضدزیدآبادی ها دو سر طیف افراطی حاضر در صحنه کوچک جامعه ی قابل مشاهده اند!
فهول و عقول کثیر جامعه ایران تا روز موعود ساکت اند و روزه سکوت دارند …
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
یعنی دارید وساطت می کنید که زیدآبادی از صحنه سیاست خارج نشه؟! یعنی همون روش قدیمی خودمون که با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن …!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۳
در این مورد نظرسنجی بذارین
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین