راز شليک های مرگبار آپاچی سواران

4 عضو باند جنايت مسلحانه بولوار وکيل آباد مشهد در يک عمليات پيچيده اطلاعاتي در حالي دستگير شدند و راز سرقت مسلحانه طلاها را فاش کردند که بازجويي ها مشخص کرد شاگرد طلاساز مقتول پس از 16 سال نمک خوردن و در يک خيانت آشکار، نمکدان را شکسته و با جنايتکاران همدست شده است.

به گزارش خراسان، ظهر چهارشنبه گذشته، 2 جوان آپاچي سوار، راننده 55 ساله يک دستگاه پژو 206 را در نزديکي زيرگذر بولوار وکيل آباد 8 متوقف کردند در اين هنگام ترک نشين موتورسيکلت با شليک گلوله از سلاح کلت ماکاروف راننده خودرو را به قتل رساند و با سرقت کيف سامسونتي که در صندلي عقب خودرو قرار داشت از محل متواري شدند. دقايقي بعد خودروهاي پليس آژيرکشان به محل وقوع جنايت رسيدند و با حفظ صحنه حادثه، مراتب را به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند.

اين گزارش حاکي است: با حضور قاضي سيد جواد حسيني در محل حادثه، تحقيقات قضايي در اين باره آغاز و مشخص شد که مقتول در همان نزديکي سکونت دارد و به شغل طلاسازي مشغول بوده است. با توجه به اهميت و حساسيت اين ماجرا، دادستان مشهد با صدور دستوراتي از قاضي ويژه قتل عمد خواست تا با نظارت هاي شبانه روزي و بسيج همه امکانات پليسي و قضايي هرچه سريعتر براي دستگيري عاملان اين جنايت مسلحانه اقدام کند.

در پي دستور دادستان، قاضي ويژه قتل عمد در پليس آگاهي استقرار يافت و بدين ترتيب تحقيقات کارآگاهان زبده اداره جنايي آگاهي خراسان رضوي با راهنمايي هاي قضايي وارد مرحله جديدي شد. سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي) نيز که تجربيات خاصي را در کارنامه پليسي خود دارد هدايت مستقيم کارآگاهان را به عهده گرفت و با تدابير وي، عمليات پليس در چند شاخه اطلاعاتي متمرکز شد.

 با توجه به سرقت طلاها از داخل خودرو، انگيزه جانيان مسلح مشخص شد و اين گونه بود که کارآگاهان در اولين مرحله از بررسي هاي پليسي، به شاگردان طلاساز مقتول مظنون شدند تا اين که پس از حدود 2 ساعت بازجويي دريافتند يکي از شاگردان مقتول که از 16 سال قبل نزد وي کار مي کرد دچار تناقض گويي شده است بنابراين شاگرد 32ساله که حسن نام دارد با صدور دستوري از سوي قاضي حسيني بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد او که ابتدا سعي مي کرد خود را ناراحت از قتل صاحبکارش نشان دهد در ادامه بازجويي ها ناچار به اعتراف شد و گفت: نقشه سرقت طلاها را از ابتداي سال جاري کشيده بوديم آن زمان از اين ماجرا تنها وحيد و رضا که 2 تن از دوستانم بودند اطلاع داشتند.

صاحبکارم چهارشنبه هر هفته مقادير زيادي طلا را به بازار مي برد بنابراين نقشه اول ما اين بود که در يک صحنه تصادف ساختگي طلاها را سرقت کنيم و براي اين منظور به چند نفر هم پيشنهاد همکاري داديم ولي هيچ کس قبول نکرد تا اين که موضوع به گوش امير رسيد او عنوان کرد که خودش اين کار را مي کند و به کس ديگري نياز نيست به همين خاطر هم امير با يکي ديگر از دوستانش به نام احمد هماهنگ کرد که 2 نفري سرقت طلاها را انجام دهند. احمد موتورسيکلت آپاچي داشت و آن ها برنامه ريزي کردند که با موتورسيکلت طلاها را سرقت کنند اين درحالي بود که قرار شد يکي از همدستانمان هم با پرايد مشکي رنگ آن ها را اسکورت کند و در صورتي که حادثه اي رخ داد به کمک موتورسواران برود. من هم قرار بود اطلاعات دقيق حمل و مقدار طلاها را به آن ها بدهم. حتي چند بار به اتفاق همدستانم محل رفت و آمد و خيابان هاي عبور صاحبکارم را بررسي کرديم و من همه مسيرها را براي فرار و سرقت طلا به آن ها نشان دادم. متهم اين پرونده جنايي افزود: اما از ابتداي سال و در هر چهارشنبه اتفاق خاصي رخ مي داد که ما نمي توانستيم نقشه خودمان را عملي کنيم.

گاهي صاحبکارم در مسافرت بود و گاهي به مجلس عروسي دعوت مي شد و بيشتر اوقات هم به خاطر اين که مقدار طلاهايي که با خودش حمل مي کرد اندک بود و ما نمي خواستيم در اين سرقت طلاي کمي به چنگ بياوريم نقشه اصلي آن بود که هر وقت مقدار طلاها از مرز 3 کيلوگرم گذشت من تلفني ساعت حرکت و مقدار طلاها را به ديگر اعضاي باند اطلاع بدهم تا اين که چهارشنبه گذشته همه اين شرايط فراهم شد.

صاحبکارم حدود 3 کيلو و 400گرم طلا را داخل کيف سامسونت گذاشت تا آن ها را به بازار رضا (ع) ببرد من که موقعيت را مناسب مي ديدم موضوع را به دوستانم اطلاع دادم و آن ها نيز وارد عمل شدند.

گزارش خراسان حاکي است: در پي اعترافات شاگرد خيانتکار بلافاصله گروهي از کارآگاهان به سرپرستي سرهنگ محمدي (رئيس اداره قتل پليس آگاهي) عمليات رديابي عاملان اين جنايت مسلحانه را آغاز کردند اما آن ها از مخفيگاه خود گريخته بودند از سوي ديگر نيز با توجه به شناختي که ماموران اداره اطلاعات پليس امنيت عمومي خراسان رضوي از متهمان تحت تعقيب داشتند، قاضي حسيني طي دستوري از آنان خواست تا در کشف اين پرونده جنايي و دستگيري متهمان فراري همکاري کنند.

 اين گونه بود که با تعامل و هماهنگي هاي پليس، تحقيقات در 2 شاخه اطلاعاتي پيگيري شد. در همين اثنا ماموران پليس اطلاعات و امنيت نيز به سرنخ هايي از مخفيگاه جديد متهمان در منطقه فردوسي مشهد دست يافتند و در يک عمليات پيچيده اطلاعاتي موفق شدند 3 تن ديگر از متهمان را در يک ساختمان به محاصره درآورند اما با توجه به مسلح بودن متهمان، عمليات با تدابير پليسي ادامه يافت و بدين ترتيب 2 تن ديگر از متهمان فراري دستگير شدند اما نفر سوم با استفاده از فرصت مناسب و از سوي ديگر ساختمان مذکور متواري شد.

گزارش خراسان حاکي است: از سوي ديگر شاخه عملياتي کارآگاهان اداره جنايي با رصدهاي اطلاعاتي به کدکن تربت حيدريه کشيده شد و کارآگاهان در يک عمليات غافلگيرانه «رضا» را نيز شبانه به دام انداختند و به مشهد منتقل کردند. اين درحالي بود که با توجه به گستردگي عمليات و صدور نيابت هاي قضايي براي شهرهاي مختلف که امکان اختفاي متهمان در آن جا وجود داشت، دادستان مرکز خراسان رضوي در هر ساعت از شبانه روز وارد عمل مي شد و با صدور دستورات ويژه و به صورت تلفني، گره از مشکلات قضايي کارآگاهان مي گشود و بدين ترتيب درحالي احمد راکب موتورسيکلت آپاچي ، وحيد راننده پرايد مشکي، حسن شاگرد طلافروش و رضا همدست ديگر آن ها به دام افتادند که تلاش کارآگاهان با محاصره مخفيگاه هاي متعدد امير براي دستگيري وي ادامه دارد.

 متهمان اين پرونده معتقدند که امير همه اين نقشه ها را کشيده و به آنان خيانت کرده است. قاضي ويژه قتل عمد که عصر روز گذشته در پليس آگاهي مشغول بازجويي از متهمان بود با قدرداني از صدور دستورات ويژه و تدابير دادستان مشهد براي رديابي متهمان در شهرهاي ديگر استان به خراسان گفت: همه عوامل نيروي انتظامي در يک تعامل بسيار خوب تلاش کردند تا اين پرونده به نتيجه برسد.

 قاضي سيد جواد حسيني افزود: در خلال عمليات پليس براي دستگيري متهمان اين پرونده جنايي، افراد ديگري نيز دستگير شده اند که در اختفاي متهمان همکاري کرده اند و از مخفيگاه هاي آنان مقاديري مشروبات الکلي و لوازم مسروقه خودرو کشف شده است که به پرونده آنان به صورت جداگانه رسيدگي مي شود.

قاضي شعبه 211 دادسراي عمومي و انقلاب مشهد تصريح کرد: متهم فراري اين پرونده نيز زير چتر اطلاعاتي کارآگاهان اداره جنايي قرار دارد و به زودي در چنگ قانون گرفتار خواهد شد.