bato-adv
کد خبر: ۲۸۵۱۳۰

فحاشی در فضای مجازی، چرا؟

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۵
چرا کاربران ایرانی در فضای مجازی، اقدام به فحاشی و ناسزا گویی می کنند؟ چرا حتی در مورد موضوعاتی که مربوط به آنها نیست، آماده و دست به نقد حاضر می شوند؟ آیا این عمل ناپسند فرهنگ غالب کاربران ایرانی در فضای مجازی است یا آن که محدود به تعداد معدودی از افراد است؟ چگونه می توان بر این عادت زشت که چهره جهانی ایرانی ها را مخدوش کرده، غلبه و آن را اصلاح کرد؟

به گزارش سلامت آنلاین، این روزها شاهد هنجار شکنی از نوع فحاشی در فضای مجازی هستیم،  صفحات شبکه های اجتماعی چون اینستاگرام  جولانگاه حرکت سخیفی است که با زیرپا گذاشته شدن اصول اولیه ادب و نزاکت اجتماعی تعریف و  معنا می شود. بسیاری از کاربران دنیای مجازی از این روش ناپسند برای تخطئه اشخاصی که مورد علاقه و پسندشان نیست، استفاده می کنند و در قالب درج کامنت ها و نظرات توهین آمیز دست به انتقاد می زنند و یا حتی آبرو و حیثیت فردی را به سخره میگیرند، اگر چه نقش برخی از جوانان و نوجوانان در ترویج این پدیده قبیح، بسیار پررنگ است.

گردونه معیوب هتاکی و فحاشی
بیان کلماتی  مملو از خشم و پر از احساس نزار و نفرت ، که معمولا بسیار ترسناک و وحشتناک نیز جلوه می نمایاند، ترسناک تنها از آن باب که فراتر از آزار جسمی و فیزیکی است و پیامدی دردناک و جبران ناپذیر بر مفعول خویش وارد می کند و چه بسا جراحت بر پیکر آدمی درمان پذیرتر از نیشتر مدامی است که هر لحظه  روح و هویت دیگری را نشانه می رود و خدشه دار می کند.

خشم درونی لجام گسیخته ای که با زشت ترین کلمات و عبارات شروع می شود و مخاطب این فحاشی را وادار به پاسخی خشمگینانه تر و تندتر می کند، و به واسطه همین بازتولید خشم از نوع متقابل در دیگری است که گردونه معیوب و هولناک فحاشی بین این دو فرد بی امان به حرکت در می آید، گاه این حرکت دو جانبه بی پایان، زمینه ای برای وسوسه دیگران می شود که آنها هم بی خبر از همه جا، وارد این گردون شوند و به طرق مختلف یا نویدبخش آرامش و صلح(دسته بازدارنده)  باشند و یا آتش بیار معرکه فحاشی و هتاکی(دسته فحش دهنده ) به یکدیگر شوند، هر دو این وضعیت، بسیار اسفناک و ناگوار است، چه بسا در این فضای مسموم، هتک حرمت، بیش از احترام و ادب جولان می دهد و حرف اول را می زند، به همین دلیل پیرو این وضعیت ناخوشایند ممکن است در نهایت همه حاضران وادار به هتاکی و یا حداقل شاهد برآن شوند.   

هتاکی و فحاشی به چهره ها، غالب تر است 
فحاشی به افراد و شخصیت های مختلف بخصوص تصاویر چهره های تاثیرگذار سیاسی، هنری، ورزشی و... در اینستاگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی، بسیار و به کرات قابل مشاهده است، روان شناسان معتقدند احساس تبعیض، بی عدالتی اجتماعی و شکاف طبقاتی، علت اصلی این عمل است که احساسات منفی وابسته به آن، به شکل فحاشی و هتاکی کاربر بروز می یابد.  

فحاشی مجازی راهی بی دردسر برای تسلی وجود
فحاشی مجازی روشی برای تخلیه هیجانات منفی درون برخی از کاربران است، به بیان دیگر فحاشی مجازی دریچه ای امن و بی دردسر برای ترمیم روح زخمی، جبران حقارتها، افشای حسادت درونی، خشم لجام گسیخته و فروخورده و گاه حتی اعتراض به برخی از هنجارها و قوانین جامعه است که عده ای با پذیرش انجام این رفتار ناموجه، تلاش می کنند به هر طریق ممکن، فریاد درون شان را به کسانی که آنان را نمی بینند و نمی شنوند، اعلام کنند، اگر چه  شاید خود نیز،کاملا آگاه بر این مهم باشند که قربانی فحاشی شان هیچ دخالتی بر وضعیت اکنون آنان ندارند.

هر چند برخی از شخصیت های نمایشی یا هیسترسیونیک نیز فضای مجازی را محیط مناسب و مساعدی برای ابراز وجود و نمایش گذاشتن خویش می دانند که چه بسا از طریق هتاکی به راحتی می توانند توجه مثبت و یا منفی خیل عظیمی از افراد را به خود جلب نمایند و از این رفتار زشت جهت خودنمایی مفرط خویش  استفاده کنند.

از سوی دیگر، گذار از شرایط سنتی به دوران مدرن و صنعتی، کمرنگ شدن اعتقادات، باورها و ارزش ها و  کاهش کارکردهای وابسته آنها، عدم پایبندی به اصول معنوی و ضعف ایمان، فاصله گرفتن از ارزشهای اخلاقی، فرو ریختن دیوارهای حرمت و درهم شکست مرزها، حریم ها و هنجارها، ضعف تربیت و یا سپردن تربیت فرد به جامعه و شانه خالی کردن خانواده ها از این مسئولیت ذاتی و خطیر، عدم تحمل عقاید مخالف و عدم رعایت حقوق دیگران، قانون گریزی، عادت به گفتار دور از شان انسانی، تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ و ارزشهای درونی خانواده ها و جامعه (تزریق لاابالگیری و اباحیگری،به منظور کشاندن جامعه در جهت هرزگی و بی اعتنایی به اصول اخلاقی و انضباط اجتماعی) ،کاهش قدرت صبر و افزایش بی اعتمادی ها از دیگر دلایل این انحراف رفتاری است.

شخصیت های نقابی در سایه هویت های مجازی
امکان داشتن هویت های مجازی و غیرواقعی از جمله ویِژگی های فضاهای مجازی است، یک فرد می تواند با حساب های کاربری متفاوت در قالب هویت های مختلف ابراز وجود کند، بدون آن که به حقیقت شناخته شود و یا مورد سرزنش واقعی قرار گیرد، به واسطه همین هویت های مجازی است که فرد هیچ ترس و ابایی ندارد و در صورت شکستن خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی نیز، به یقین می داند که هرگز مواخذه و تنبیهی شبیه آنچه در فضای حقیقی اتفاق می افتد را تجربه نخواهد کرد و شاید به همین دلیل است که افراد خیلی راحت تر از فضای حقیقی اخلاقیات را زیر پا می گذارند و گاه مرتکب رفتارهای می شوند که ممکن است هرگز در فضای حقیقی فکر انجام آن هم به ذهن شان خطور نکند، معمولا این گروه، از افراد خط شکن و پیشرو بشدت تاثیر می پذیرند و  به دنبال مشاهده اولین کامنت فحاشی، شروع به هتاکی می کنند و راه را برای توهین دیگر افراد باز می کنند.

الگوبرداری از شخصیت های مهم
متاسفانه عدم رعایت ادب و اصول نزاکت از جانب برخی از شخصیت های عالی رتبه اجتماعی که در سخنرانی ها و یا بیان اظهار نظرهایشان متوسل به  ادبیات سخیف و کوچه و خیابانی می شوند، پیامدهای منفی بیشماری را به بار می آورد،  بی شک فروریختن قبح چنین کلمات ناپسند و زشتی نه تنها عادی می شود بلکه استفاده از آن نیز مورد الگوبرداری قرار می گیرد، انتظاری که حتمی و حتی اجرایی است و نمی توان مانعی بر امر تقلید از آن بر جوان  پوینده مسیر زندگی و جویای نام و شهرت عنوان کرد.

جای خالی فرهنگ نقد پذیری
به دلیل فقدان فرهنگ نقد پذیری در جامعه  و عدم رابطه های دو سویه بین افراد عادی و یا عالی رتبه، هر روز بیش از پیش شاهد تشدید انتقادی های غیر مستقیم و کوبنده افراد نسبت به هم ، به روش هتک حرمت و فحاشی هستیم، چه بسا وقتی افراد خود را ناامید از نقد مستقیم به  فرد یا افراد خاصی می بینند، بی گمان در جستجوی راهی برای تخلیه خویش، به صفحات شخصی این افراد رجوع کرده  و با مشاهده کوچکترین مطلب و یا عکسی برخلاف میل، اقدام به انتقادات تند در قالب فحش و ناسزا می کنند، شیوه ای که تنها  تسکین موقت بر خشم فروخورده فرد شاکی است.   

وقتی تکنولوژی از فرهنگ پیشی می گیرد
اینترنت و شبکه های اجتماعی از جمله شاخص های جامعه مدنی محسوب می شوند که کاربری مفید  آن وابسته و نیازمند آگاهی و  کسب اطلاع، رعایت و حفظ اصول و قواعد  مرتبط با آن است؛ آمادگی و پذیرش فرهنگ حضور در فضای مجازی، وابستگی تام به آموزش دارد؛ مهمی که شاید  بسیار مورد اغفال قرار گرفته است چرا که فرهنگ این فضا و استفاده از آن برای برخی از کاریران ایرانی تعریف و توجیه نشده است، آنان فقط به صرف وجود این تکنولوژی تن به مصرف داده اند و بس!

ضعف قانون در دنیای مجازی
در اغلب کشورها، انتشار مسائل شخصی هر یک از شهروندان اعم از عام و خاص و توهین به آنها جرم محسوب می شده و با متخلفان برخوردهای قانونی سختگیرانه ای اعمال می شود، این در حالی است که در کشور ما، ضعف قوانین تعرض و تهدید حریم های شخصی افراد  ، اجرایی نشدن بموقع قانون های اتخاذ شده، عدم برخوردهای سخت گیرانه به کرات شاهد تکرار این نوع جرایم در فضای مجازی هستیم. 

با ایجاد محدودیت  و مسدود کردن دسترسی افراد  هرگز نمی توان مانع افترا، ناسزا،  توهین، نقض حریم خصوصی افراد شد، فرهنگ سازی و آشنایی با فرهنگ صحیح استفاده از این فضا و اجرایی کردن آن تنها راهی است که کاربر را متوجه این مهم می کند که چگونه از فضای مجازی استفاده کند و اینکه هرگز مجاز به شکستن حریم و حرمت دیگران در این فضا نیست چه بسا  توهین و افترا عمل مجرمانه ای محسوب می شود که اقدام به آن، تبعات سنگین و جبران ناپذیری  به همراه دارد. چالش" بلاک کردن فحاشان مجازی"، حرکت نوبنیان  و فرهنگ ساز کاربران مجازی، با به حداقل رساندن مجال زندگی مجازی خاطیان این امر، می تواند ترفند مساعدی برای ترویج  اخلاق، ادب و معاشرت اجتماعی مرسوم فرهنگ ناب ایرانی در فضای مجازی بسان فضای حقیقی باشد.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین