bato-adv
کد خبر: ۲۵۶۴۰۷

به چه کسی رای بدهیم؟!

محمد ماکویی
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۱ - ۳۰ آذر ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ از آبدارچی شرکت گله‌مند بودم که چرا به احمدی‌نژاد رای داده است اما وقتی برایم توضیح داد که آقای رییس جمهور در دوره قبل برای دخترش جهیزیه جور کرده قانع شدم زیرا می‌دانستم برای امثال او جور شدن جهیزیه به واقع چه معنایی دارد!

ضمن اینکه شیوه گزینشی او را که بیش از شنیده‌ها بر پایه دیده‌ها استوار بود بسیار پسندیده‌تر از روشنفکران و افراد کلاس بالایی یافتم که در عمل فرموده مولای متقیان را که «فاصله میان حق و باطل چهار انگشت است! حق آنست که بگویی دیدم و باطل آنست که بگویی شنیدم!» را جدی نمی‌گیرند!

شاید خیلی‌ها بر آبدارچی شرکت که منافع فردی را بر مصالح مملکتی ترجیح داده خرده بگیرند و روش گزینش او را نادرست ارزیابی نمایند!

به این عزیزان باید توضیح داد که در کل چنین شیوه‌ای اتفاقات بدی را برای کشور رقم نخواهد زد! البته به این شرط که فرد هم قادر به تشخیص درست اولویت‌های زندگی خویش و خانواده محترم باشد و هم بتواند بین منافع کوتاه مدت و گذری خود و مصالح درازمدت و ماندگار خویش دست به مقایسه‌ای شایسته زده و این یا آن را انتخاب نماید!

در مورد اینکه دیدگاه‌های فردی که «چه عاید من و خانواده‌ام می‌شود!؟» می‌تواند به انتخاب بدی منجر نشود بد نیست مثالی را پیش رویتان بیاوریم:

فرض کنید که کسی می‌خواهد داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شود و برای پیش خرید رای اهالی بهداشت و درمان، به این «اهالی» وعده می‌دهد که به مجرد آقای رییس جمهور شدن، تعرفه‌های بهداشت و درمان را بالا خواهد برد!

قطعا در کشور ما چنین وعده‌هایی به ریاست جمهوری نمی‌انجامد زیرا که در ازای جذب آرای اهالی بهداشت و درمان، ریزش آرای مردمی را پذیرا خواهد بود که می‌دانند منبعد نمی‌توانند از عهده هزینه‌های بهداشت و درمانشان پس آمده و به مجرد بیماری باید قبول کنند که می‌بایست با او بخوبی «تا» و «مدارا» کنند تا بلکه خودش انشاالله خوب بشود!

روی این حساب است که داوطلبین ریاست جمهوری کشور ما برای رییس جمهور شدن یا روی چیزهایی حساب می‌کنند که خیرش به همه می‌رسد و یا روی موضوعاتی مانور می‌دهند که اگر برای افرادی سودآور است، ضرر و زیانی را متوجه سایر اقشار جامعه نمی‌کند!

گویی که آن‌ها هم با مردمانشان هم داستان شده و از صمیم قلب بر نادرستی «پولی که یک آدم خوشبخت پیدا می‌کند‌‌‌ همان پولی است که یک آدم بدبخت گم کرده است» صحه گذارده‌اند!

به این ترتیب است که «یارانه» که خیرش به همه می‌رسد و «مسکن مهر» که در حالی که نیازمندان را صاحب خانه می‌کند، خانه‌های بی‌نیازان را ازشان نمی‌گیرد از محبوبیت خاصی در بین وعده‌های انتخاباتی داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری کشور ما برخوردار است!

جالب اینکه مستمعین چنین وعده‌هایی علیرغم اینکه می‌دانند دولت کارخانه پول چاپ کنی ندارد و پول «یارانه» باید یک جورهایی، جور شود چندان نگران راه جور شدن پول نبوده و بد به دلشان نمی‌آورند!

به همین صورت «مسکن مهر» ی که هزینه تمام شده‌اش از قیمت فروش بیشتر است کسی را دلواپس اینکه الباقی هزینه مسکن مهر را یا بهداشت و درمان مملکت متقبل می‌شود و یا وزارتخانه‌های آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی پرداخت آن را برعهده می‌گیرند نمی‌کند (علاقمندان بد نیست تنها بودجه پژوهشی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی را مد نظر قرار دهند)!

برهمین اساس کم کسی پیدا می‌شود که ریاست جمهوری آینده را متهم به این کند که از میان هزار راه نرفته مایل است که در دو تا از بد‌ترین‌هایش قدم بگذارد!

علیرغم همه این‌ها نمی‌بایست بر مردمی که از کودکی آموزش دیده‌اند که سیلی نقد را شیرین‌تر از حلوای نسیه بدانند خرده گرفت و آن‌هایی که نقدا انتخاب سیلی را پذیرفته‌اند را از کتک‌هایی که در آینده نوش جان خواهند فرمود هراساند زیرا که همه این‌ها از عادات ما ایرانی‌ها بر می‌خیزد و نیک می‌دانیم که باید حسابی مریض باشیم که بخواهیم دست به ترک چنین عاداتی بزنیم!

نکته حائز اهمیت این است که در کشورهای مترقی و پیشرفته بسیار محتمل است که داوطلب ریاست جمهوری با وعده افزایش تعرفه‌های بهداشت و درمان رای بیاورد زیرا مردمی که این کار را مترادف با حذف زیرمیزی (اگر وجود داشته باشد!) و افزایش کمیت و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی ارائه شده می‌بینند در باره وعده، «بد فکری هم نیست!» می‌گویند.

این در حالی است که در کشور ما این وعده اگر هم به رای آوری منجر شود در عمل اتفاقی نیفتاده و آب از آب تکان نمی‌خورد زیرا آقای رییس جمهور که پیش خود فکر می‌کند «ما چیزی گفتیم که مردم خوششان آمد و مردم هم رایی دادند که خوشایند ما بود» خودشان را وامدار مردم ندیده و گمان می‌کنند که اینک که نه از کسی طلبکار و نه به شخصی بدهکارند، می‌توانند خودشان را با تمامی مردم، بی‌حساب به حساب بیاورند!

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv