bato-adv
کد خبر: ۳۸۱۳۸

قهرمانان کشتی ترکیه از تختی می گویند

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۱۵ دی ۱۳۸۸


عصمت آتلي قهرمان المپيك ۱۹۶۰ رم، در مورد تختی گفته است: «سال هاي دور تختي به «آدانا» آمده بود. نامش بر سر زبان ها جاري و همه از قدرت او حرف مي زدند. در تركيه شايع شده بود هيچ كس نمي تواند تختي را شكست دهد.

بكر بوكر، قهرمان بزرگ ترك كري خواني كرده بود و مي‌گفت تختي را با فن لنگ مي برد اما هنوز ۳ دقيقه از كشتي آنها نگذشته بود كه ضربه فني شد و بعد از كشتي كارش به بيمارستان كشيد. حريف بعدي «مصطفي كورت» بود. او هم رجزخواني كرده و گفته بود تختي را شكست خواهد داد اما در طول كشتي مثل يك بچه اسير دستان تختي بود و فقط يك دقيقه طاقت آورد.

آتلي در مورد مبارزه خودش و تختي هم گفته است:براي انجام ديدارهاي دوستانه به تهران آمده بودیم. تختي ابتدا محمدعلي ياخچي را ضربه فني كرد. من فكر مي كردم بتوانم با تختي مساوي كنم اما او اين قدر از من امتياز گرفت كه سخت ترين و شديدترين باخت زندگي ام را رقم زد و هيچ وقت آن را فراموش نمي كنم. وقتي تختي فوت كرد روزنامه حريت پرتيراژترين روزنامه تركيه بلافاصله مصاحبه اي با من ترتيب داد و به احترام تختي عكسي از كشتي من و او چاپ كرد كه تختي پشتم قرار داشت و مرا خاك كرده بود.

عصمت آتلي تاکید کرد: تختي، خيلي آقا بود. چنين آدمي كمتر پيدا مي شود، حتي الان هم مثل تختي، كشتي گيري پيدا نمي شود. از نظر اخلاقي، زبانزد همه بود، من هيچ وقت او را فراموش نمي كنم.

احمد آئيك قهرمان بلامنازع كشتي تركيه و يكي از مشاهير كشتي اين كشور در سال هاي پاياني مبارزات تختي به يكي از مدعيان جدي او تبديل شده بود. نام او و مدويد هميشه در صدر رقباي خارجي تختي بود. آئيك اهل منطقه اي به نام سيواس در تركيه بود. او در مورد تختي گفته است: يك روز در جواني در قهوه خانه اي در سيواس نشسته بودم كه عكس تختي را روي ديوار ديدم. پيش خودم گفتم يعني مي توانم روزي مثل تختي قهرمان جهان شوم مردم سيواس تختي را به اندازه خود ايرانيان مي شناسند و او را خيلي دوست دارند. 


آئيك مصاف خود و تختي را هم در سال ۱۹۶۴ در المپيك توكيو اين گونه توصيف مي كند:در توكيو او ۸ سال از من بزرگتر بود. بدنش افت كرده بود و اصلاً تختي روزهاي اوج نبود، با اين حال در مبارزه چند بار براي زيرگيري اقدام كرد اما در پايان من با يك امتياز او را شكست دادم ولي انصافاً هيچ وقت به آن برد افتخار نمي كنم.

در المپيك 1952 هلسينكي (فنلاند)، وقتي زانوي پالم سوئدي ورم كرده و درد داشت، تختي يك بار هم دستش را به سمت پاي دردناك پالم دراز نكرد.

تختي در كشتي با حريف نامدار بلغاري به نام پتكوف سيراكف هم كمال مردانگي را به نمايش گذاشت. وي در حال اجراي فن سگك بود كه فشار اجراي فن، موجب ناراحتي شديد پاي سيراكف شد، او با دست به پايش اشاره كرد، تختي كه متوجه ناراحتي او شده بود، سيراكف را رها كرد و از جا بلند شد. فرياد اعتراض تماشاچيان بلند شد كه چرا اين كار را كردي، سيراكف كه اين عمل جوانمردانه را از حريف خود ديد، منتظر داور نشد و دست تختي را به عنوان برنده بلند كرد. اين اتفاق در فينال مسابقات قهرماني كشتي آزاد جهان در سال 1959 تهران در وزن 87 كيلوگرم افتاده بود.

روزنامة الاخبار چاپ بيروت دربارة مرگ تختي اظهار نظر كرد و نوشت: در ايران مقامات امنيتي قهرمان جهان و المپيك را مي كشند و سپس جسد او را به هتل آتلانتيك آورده و دروغي مي نمايند كه قهرمان جهان به خاطر اختلافات خانوادگي خودكشي كرده است ولي همه از وطن پرستي او و از اينكه او خود را شريك غم و درد مردم مي دانست، اطلاع دارند. خواستند او را با پول و مقام فريب دهند ولي همه اين كوشش ها در برابر مقاومت تختي با شكست روبرو شدند. او در آخر عمرش، هدية شاه را نپذيرفت و گفت من از يك خانوادة فقير هستم و اين هديه از اموال عمومي غصب شده مي باشد و آرزويم اين است كه هموطنانم را آزاد و خوشبخت و دور از تسلط استعمارگران و مستبدان ببينم.تختي از كشته شدن نهراسيد و هيچ چيز غير مردمي بودن او را نفريفت و تا دم آخر زندگي از راه مردمي و انسانيت جدا نشد و همه چيز خود را در سر اعتقاد به مردم و ملت و روزبهي آنها فدا كرد. 

خانواده هاي فقيري كه مستمري ناچيز تختي را بي كم و كاست هر ماه در خانه هايشان، بدون منت هيچ چشمداشتي مي گرفتند، بعد از رفتن او بي سرپرست ماندند.

برچسب ها: تختی
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv