bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۴۰۴۵۱
"رحیم بایزیدی"؛ استاد علم سیاست و کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با فرارو بررسی می‌کند:

آیا فصل جدیدِ سیاست خارجی ایران فرا رسیده است؟

آیا فصل جدیدِ سیاست خارجی ایران فرا رسیده است؟
«به نظر من حتی اگر توافق هسته‌ای برجام احیای نشود و تحریم‌ها علیه تهران نیز همچنان پابرجا باشند، به دلیل اینکه تحریم‌های کنونی روسیه از تحریم‌های ایران پیشی گرفته‌اند، می‌توان گفت که به همان اندازه که ایران مطالبه رفع تحریم‌ها و دور زدن آن‌ها را دارد، روسیه نیز به مراتب در وضعیتی شدیدتر، این مطالبه و دستورکار را دنبال خواهد کرد. مساله‌ای که می‌تواند حامل منافع خاصی برای بازیگران مهمی نظیر ایران باشد.»
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۹ - ۰۶ فروردين ۱۴۰۱

فرارو-"جنگ اوکراین" و تحولات پیرامون آن، تا حد زیادی بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان عرصه روابط بین‌الملل، چه در حوزه آکادمیک و چه رسانه ای را به تکاپو انداخته تا با ارزیابی روندهای جاری، به تحلیل رویه‌های احتمالی آتی که بر سیاست بین المللی حاکم هستند بپردازند. در واقع، جنگ اوکراین تا حد زیادی این باور را تقویت کرده که بسیاری از کشورها با فشارهای سیستمی و ساختاری جدید در عرصه سیاست خارجی خود رو به رو خواهند شد و باید خود را حتی آماده اتخاذ جهت گیری های جدید و انجام انتخاب های سخت در این عرصه کنند.

در این راستا، ایران نیز به زعم عده زیادی از ناظران و تحلیلگران، از این قاعده مستثنی نیست و برخی معتقدند که مثلا سیاست خارجی ایران در هماهنگی با جبهه شرق جهان، غرب ستیزانه‌تر و شرقی‌تر خواهد شد. گزاره ای که در نوع خود می تواند حامل تبعات و پیام هایی خاص در قالب سوگیری های آتی سیاست خارجی ایران باشد و رفتارها و رویه هایی جدید را در این عرصه تعریف کند. البته که این دیدگاه با منتقدانی نیز مواجه است و برخی معتقدند که ایران از فضای ایجاد شده کنونی می تواند استفاده های خاص خود را انجام دهد. در این راستا، فرارو در گفتگو با "رحیم بایزیدی"، مدیر گروه روابط بین الملل پژوهشکده تحقیقات راهبردی و کارشناس سیاست خارجی، به بررسی تاثیرات جنگ اوکراین بر سیاست خارجی ایران پرداخته است. مشروح گفتگو با رحیم بایزیدی را در ادامه مطالعه فرمایید.

جنگ اوکراین از منظر سیستمی تاثیر چندانی بر سیاست خارجی ایران نخواهد داشت

*برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که جنگ اوکراین به نوعی زمینه را جهت آغاز شدن دوره ای جدید از جنگ سرد در عرصه نظام بین الملل فراهم خواهد کرد. آیا شما با این گزاره موافقید؟ و اساسا تاثیرگذاری بحران اوکراین بر جهت گیری‌های سیاست خارجی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

در پاسخ به سوال شما باید بگویم که اساسا شرایط فعلی جهان، تفاوت های زیادی با شرایطی دارد که جهان در دوران جنگ سرد آن ها را تجربه کرد. یکی از مهمترین تفاوت ها در این زمینه این است که اکنون قدرت های اصلی که در تنازع با هم به سر می برند(با محوریت جنگ اوکراین) یعنی روسیه و آمریکا، آن سطح از سلطه ای که آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد در عرصه معادلات سیاست بین الملل داشتند، ندارند. مثلا زمانی شوروی بر بخش قابل توجهی از کشورهای بلوک شرق تسلط سیاسی و اقتصادی داشت و می توانست رویکردهای آن ها را تعیین کند. در نقطه مقابل، آمریکا هم در دوران جنگ سرد تحت تاثیر رقابت های شدید خود با شوروی، عملا به بخش قابل توجهی از سیاست های بلوک غرب در عرصه معادلات بین المللی شکل می داد. با این حال، در شرایط کنونی این سطح از قدرت را چه از جانب روسیه و چه آمریکا شاهد نیستیم. این بدان معناست که کشورها استقلال بیشتری پیدا کرده اند و در عین حال، خودِ آمریکا و روسیه نیز به نسبت دوران جنگ سرد، سطح قدرت به مراتب کمتری را دارند. از این رو، این تفاوت های کلیدی میان شرایط کنونی و دوران جنگ سرد، عملا موجب می شود که اکنون ایجاد شرایط و نتایجِ مشابه آن دوران(دوران جنگ سرد) را هم نداشته باشیم.

با این حال، اینک تحولات اخیر بویژه جنگ اوکراین و تشدید اختلافات میان روسیه و بلوک غرب(به طور خاص آمریکا) بر بخشی از کشورها اثرگذار خواهد بود. این بدان معناست که فشارهای سیستمی به آن ها وارد خواهد شد تا به نوعی جبهه خود را مشخص کنند و انتخاب های راهبردی را انجام دهند. در این چهارچوب ایران نیز که در طی 15 سال اخیر روابط نسبتا تنش آمیزی را با غرب داشته و در عین حال "نگاه به شرق" را در سیاست خارجی خود تقویت کرده، احتمالا تحت تاثیر تحولات اخیر(جنگ اوکراین) تا حدی بیش از گذشته شرق گرا خواهد شد. با این همه، باید توجه داشته باشیم که جدای از جنگ اوکراین، مساله توافق اتمی ایران و مذاکرات وین را نیز داریم و تردیدی نیست که این مذاکرات در صورت به نتیجه رسیدن می تواند تا حدودی روابط ایران با غرب را به سمت آرامش سوق دهد. از این رو، دو اتفاق عمده را که می توانند بر کشورمان و جهت گیری های آن اثرگذار باشند داریم: 1: جنگ اوکراین که می تواند روابط ایران را با کشورهای شرق تقویت و در عین حال منازعات آن با غرب را بیشتر کند و 2: مذاکرات اتمی وین که در نوع خود می تواند از شدت تنش ها میان ایران و غرب بکاهد. در این میان، اعتقاد من این است که مساله مذاکرات هسته ای وین، در صورت به ثمر رسیدن می تواند تاثیر بیشتری بر نوعِ روابط ایران با غرب و شرق جهان داشته باشد. از این رو، من معتقدم که سیاست خارجی ایران به نسبت، تاثیر کمتری را از تحولات اوکراین خواهد پذیرفت.

*عده ای از کارشناسان عرصه روابط بین الملل بر این باورند که جنگ اوکراین، مرزبندی ها و جبهه گیری ها را در نظام بین الملل بیشتر خواهد کرد و به نوعی سطح کنشگری مستقل کشورها را نیز تا حد زیادی کاهش خواهد داد. به نظر شما آیا سیاست خارجی ایران نیز به طریقی مشابه از این مساله متاثر خواهد شد؟

من با این گزاره که در سال های آتی، ایران با سطح محدودتری از کنشگری مستقل رو به رو خواهد بود، موافق نیستم. در سال های اخیر ایران تحت شدیدترین تحریم های غرب قرار داشته و همین مساله تا حدی موجب شده بود تا توازنِ روابط خارجی ایران به هم بخورد و روابط با برخی از کشورهای خاص توسعه بیشتری را پیدا کند و حتی در برخی موارد این موضوع آسیب هایی را نیز به کشورمان وارد کرده است. با این حال، اگر یکی از سناریوهای ما جهت تحلیل سیاست خارجی ایران این باشد که احتمالا مذاکرات وین به نتیجه خواهد رسید، عدم توازن در روابط خارجی ایران بویژه در صورت همراه شدن با رفع تحریم ها علیه کشورمان، تا حدی مرتفع می گردد. به نظر من حتی اگر توافق هسته ای برجام احیای نشود و تحریم ها علیه تهران همچنان پابرجا هم باشند، به دلیل اینکه تحریم های روسیه از تحریم های ایران فزونی گرفته‌اند، می توان گفت که به همان اندازه که ایران مطالبه رفع تحریم ها و دور زدن آن ها را دارد، روسیه نیز به مراتب در وضعیتی شدیدتری، این مطالبه و دستورکار را دنبال خواهد کرد. باید توجه داشت که تحریم های سابق علیه روسیه بسیار محدود بودند(معطوف به افراد و نهادهای خاص بودند) این در حالی است که تحریم‌های ایران سال هاست که تحریم های ساختاری هستند و بر بخش های مهمی نظیر بانک ها و بخش نفت و گاز تاثیرگذاری عمیق داشته‌اند. اکنون روسیه نیز به همین وضعیت دچار شده و نیازی شدیدی به افزایش مراودات خود به ویژه از منظر اقتصادی با آن دسته از کشورهای تحت تحریم پیدا کرده است. از این رو، حتی اگر برجام احیای نشود باز هم بحران اوکراین نمی تواند تاثیر چندانی را بر استقلال سیاسی ایران و جهت گیری های آن داشته باشد(با توجه به گزاره رفع احتمالی تحریم ها علیه ایران در قالب مذاکرات وین) و ایران همچنان می تواند روابط خود را با بازیگران مختلف بین‌المللی حفظ کند. از سویی باید توجه داشت که بحران اوکراین موجب شد تا مساله اتمی ایران تا حد زیادی از دستورکار اصلیِ سیاست بین المللی نیز خارج شود که این موضوع در نوع خود به نفع ایران است.

*مدت هاست که گزاره ای دال بر این مساله مطرح می شود که ایران در برهه های مختلف زمانی، به دلیل شکاف‌های جدی خود با غرب، نمی تواند در عرصه سیاست خارجی حتی به طور موقت به بازیگرانی نظیر روسیه و چین پشت کند و صرفا منافع خود را که شاید در تضاد با منافع کشورهای مذکور باشند تامین کند. دلیل اصلی این موضوع نیز این است که در تهران این تحلیل وجود دارد که نباید منافع دراز مدت را فدای منافع کوتاه مدت کرد. نظر شما در این رابطه چیست؟

من معتقدم که ایران در هر حالتی باید منافع ملی اش را راهنمای خود قرار دهد. در حال حاضر تحلیل من این است که شاید بازه زمانی بیشتری که در روند مذاکرات وین لحاظ شده، بیش از همه با هدف امتیازگیریِ بیشتر ایجاد شده است. درست است که دولت ها نگاه بلندمدت هم دارند با این حال، آنچه که اولویت دارد این است که در کوتاه مدت نیز چه دستاوردهایی دارند. از این رو، اگر ایران بتواند در زمینه مذاکرات اتمی امتیازهای بیشتری را بگیرد، بدون تردید دستاوردهای قابل توجهی را ثبت خواهد کرد. در روند مذاکرات اتمی نیز شاید این سناریو مطرح باشد که ایران در چهارچوب مذاکراتی که افکار عمومی از آن ها تا حد زیادی بی اطلاع هستند، بر آن است تا از شرایط جدید ایجاد شده در روابط بین الملل (ناشی از جنگ اوکراین) استفاده کند و تا جای ممکن از طرف‌های مقابل امتیازگیری کند. در واقع، مساله ای که من مایلم به آن اشاره کنم این است که چون ما از روند مذاکرات اطلاعات دقیقی نداریم، هیچ بعید نیست که ایران با توجه به روندهای جدیدِ ایجاد شده، درخواست های خاصی را مطرح کرده باشد و طرف های مذاکراتی خود را در زمینه اعطای امتیازات بیشتر به خود تحت فشار قرار داده باشد. من به طور خاص در این رابطه تحرکات ایران در بحث حضور بیشتر در بازار انرژی و یا خارج کردن نام اشخاص و نهادهای خاص(نظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) از لیست تروریستی آمریکا را مد نظر دارم. در واقع، بعید نیست که ایران با توجه به تحولات اوکراین، وارد آوردنِ فشار بیشتر به آمریکا و غرب را در دستورکار قرار داده باشد. مساله ای که به نظر من کاملا در راستای منافع ملی ایران است. از این رو، از نگاه من، اکنون اولویت اصلی برای ایران، به ثمر رساندنِ مذاکرات وین و کسب امتیازهای بیشتر برجامی در سایه تحولات اوکراین است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین